10 سؤال که باید قبل از پیوستن به یک استارتاپ از خود بپرسید (بخش دوم)
در بخش اول مقاله، سه سؤال مهم که لازم است قبل از پیوستن به استارتاپ جدید از خود بپرسید را بررسی کردیم. در ادامه مطلب، به سه سؤال دیگر خواهیم پرداخت.
4- پروسه تصمیمگیری درونسازمانی به چه صورت است و من چقدر در آن دخیل هستم؟
این مسئله با توجه به هر استارتاپ، طرز فکر و دیدگاه آنها، شرایطی که در آن قرار دارند و محیطی که در آن کار میکنند، متفاوت است. ایدهآل این است که راه و روش مرسوم با استانداردهای شما مطابقت داشته باشد.
به گزارش واحد ترجمه ایران دکونومی، سوفی تین، مشاور استارتاپ میگوید: “به نظر شخصی من، حل مسئله باید به سرعت اتفاق بیفتد. من از اینکه برای حل مشکلی مجبور به انجام کارهای اداری یا کاغذبازیهای بیشماری شوم، بیزارم. به نظر من، اینکه هر تصمیمی نیاز به بررسی داشته باشد، نمایانگر کم و کاست در محیط استارتاپی است؛ محیطی که در آن سرعت حرف اول را میزند. پس چنین محیطی، جای مناسبی برای برطرف کردن نیاز شغلی من نیست.”
سؤالی مفید که در چنین شرایطی میتوان پرسید، این است: “آخرین باری که با اعضای تیم بر سر موضوعی اختلافنظر داشتید، شرایط را چطور مدیریت کردید؟”
در پاسخ این سوال، میزان تمایل شخص به شنیدن دیدگاههای متفاوت و انعطافپذیر بودن در برابر امتحان کردن آنها را میتوان مشاهده کرد.
5- حقوق مدنظرتان برای این عنوان شغلی چیست و آیا این پیشنهاد جای مذاکره دارد؟
علاوه بر حقوق پایه و پاداش، استارتاپها میتوانند با پیشنهاد دادن “حق دارایی و سهام” (ارزش خالص)، اعضای تیم را ترغیب کرده و به آنها انگیزه بخشند. با در نظر گرفتن اینکه استارتاپها در آغاز راه سرمایه و بودجه کلانی ندارند، نمیتوانند در مورد میزان حقوق پایه با کمپانیهای شناختهشدهتر رقابت کنند. برای جبران مافات، گزینه دیگری را رو میکنند: حق سهام کمپانی مختص اعضای تیم. این روش به صاحبان استارتاپ اجازه میدهد که به کارکنان سهام پیشنهاد دهند و در نتیجه آنها نیز در آینده صاحب دارایی شوند، حتی با قیمتی بالاتر.
هنگام پیوستن به یک استارتاپ، ممکن است شانس مذاکره درباره میزان حقوق و سهام را داشته باشید. از چگونگی گزینهها اطمینان حاصل کنید: حقوق بازنشستگی، قیمت قراردادی و دیگر موارد، تا بتوانید هنگام مقایسه این فرصت شغلی با بقیه فرصتها، تصمیم جامع و کاملی اتخاذ کنید. مهم است که به خودتان نه تنها به عنوان نیروی استخدامی، بلکه به عنوان سهامدار آن استارتاپ بنگرید؛ که شرایط را مدنظر داشته باشید، پتانسیل پیشرو را در نظر بگیرید و ریسکپذیر باشید.
علاوه بر مسائل مالی، مسائل دیگر مانند وجود و یا عدم وجود بعضی امکانات معمول را نیز در نظر بگیرید؛ زیرا محیط کاری استارتاپها معمولاً با شرکتهای سنتی متفاوت است.
6- ارزشها و اهداف این استارتاپ چیست و چگونه به آنها دست مییابید؟
بسیاری از داوطلب درباره محیط کاری و طرز فکر استارتاپها سوال میپرسند، اما جوابی که دریافت میکنند جوابی کلی و متفاوت با واقعیت هرروزه است. به همین دلیل، پرسیدن سؤالات صریح و باجزئیات اهمیت فراوانی دارد.
یکی از سؤالاتی که میتوان پرسید این است: “ارزشها چگونه تعریف شدند و آیا در طول زمان، تغییری هم در آنها به وجود آمده است؟”
یکی دیگر از سؤالات مفید حین مصاحبه به این شرح است: “چگونه اعتماد اعضای تیم را جلب خواهید کرد؟” اگر پاسخ آنها شامل میکرومنجمنت (micromanagement) میشد، مطمئن باشید که این محیط مناسبی برای موفقیت شما نخواهد بود. پرسیدن سؤال “چگونه با افرادی که در تیم شما کار نمیکنند در تماس خواهید بود و یا ارتباط سازنده خواهید ساخت؟”، راهی فوقالعاده برای تشخیص ویژگیهای اجتماعی و انسانی یک مجموعه خواهد بود. هدایت و مدیریت یک کمپانی متشکل از تیمهای مختلف، هر روز سختتر و سختتر میشود. در نتیجه هر استارتاپی که به این موضوع اهمیت میدهد و آن را در صدر اولویتهای خود قرار میدهد، مجموعهای مردممحور است.
پرسیدن سوال “ویژگیهای یک کارمند نمونه از نظر شما چیست؟”، میتواند مصاحبهکننده را بر پاسخ به سؤال متمرکز کند و به شما امکان شناخت عوامل رفتاری منجر به موفقیت در آن محیط را خواهد داد.
یکی دیگر از سؤالات مفید در زمینه مدیریت بحران، این است: “هنگام رویایی با بحران، اعضای تیم چگونه با همکاری هم مشکل را حل میکنند؟ مثلاً در صورت از دست دادن یکی از مشتریان اصلی، چه باید کرد و چگونه باید بر خود مسلط شویم و کنترل اوضاع را به دست بگیریم؟ زیرا بسیاری از محیطهای ناسالم در استارتاپها، نتیجه اعمال استرس مهارناپذیریست که بر اعضا تحمیل شده است.”
و سؤالی دیگر، این است: “درصورتی که محصولی که امروز طراحی و تولید و عرضه کردهاید، آنطور که پبشبینی میشد مورد استقبال قرار نگیرد و یا دیگر با نیاز بازار همخوانی نداشته باشد، چه تصمیمی میگیرید؟” این پرسش راهی است که با تواضع و مهارت میتوان خود را با شرایط پیشآمده وفق داده و تغییر مسیر دهیم.
در بخش بعدی مقاله به ادامه مطلب میپردازیم.
منبع: Forbes
نویسنده مقاله: میرونا گیرتو
مترجم: مائده هاشمی
ویراستار: تارا هدایتی