مهلقا ملاح؛ مادر محیط زیست ایران
به گزارش ایران دکونومی، مهلقا ملاح تا سرفهاش میگرفت دستمال پارچهای سفید گلدار اتو کشیده و تا خورده را مقابل دهان میگرفت و آهسته سرفه میکرد، بانویی که 60 سال زبالهای تولید نکرد و بیرون خانه نگذاشت! تا جایی که امکان داشت از کاغذ و پلاستیک استفاده نمیکرد و زبالههای تر را هم در گودالی دفن میکرد تا بعدها به عنوان کود برای درختان استفاده کند.
زندگینامه مهلقا ملاح
مهلقا ملاح در سال ۱۲۹۶ هنگامی که پدر و مادرش با کاروان برای زیارت به مشهد میرفتند، در یک کاروانسرای عباسی در بین راه بهدنیا آمد. مادر مهلقا، خدیجه افضل وزیری (نویسنده و روزنامه نگار، جزو اولین معلمان نخستین مدرسه دخترانه ایران) و مادربزرگ وی، بی بی خانم استرآبادی (از نویسندگان و فعالان حقوق زنان در دورهٔ مشروطه) از زنان پیشگام عصر خود بودند. مادربزرگ یکی از نخستین مدارس دخترانه را در ایران راهانداخت و مادر در آن تدریس کرد. پدرش آقا بزرگ ملاح به دلیل داشتن مناصب دولتی در شهرهای مختلف ساکن میشد و به همین دلیل مهلقا در شهرهای مختلفی چون مشهد، قوچان، همدان، کرمانشاه و اصفهان تحصیل کرد.
او پس از تحصیل در فلسفه و علوم اجتماعی و جامعه شناسی در دانشگاه تهران مدرک کارشناسی ارشد علوم اجتماعی گرفت و برای ادامه تحصیل به پاریس رفت. مهلقا در دانشگاه سوربن علوم اجتماعی خواند و با مدرک دکترا به ایران برگشت. در فرانسه دوره کتابداری نیز در کتابخانه ملی فرانسه گذراند. ملاح در بازگشت به ایران در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول به کار شد و پس از مدتی در سال 1347 به ریاست کتابخانه موسسه تحقیقات روانشناسی برگزیده شد.
شروع فعالیتهای محیط زیستی
مهلقا ملاح پس از بازنشستگی همه وقت خود را در راه مبارزه برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست گذاشت. در سال 1373 با مشارکت همسر و چند استاد دانشگاه، سازمان غیر دولتی زیست محیطی جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست را بنیان گذاشت. این سازمان در 10 اردیبهشت 1374 رسماً اعلام موجودیت کرد.
جالب است بدانید که فعالیت او در حوزه محیط زیست برای دو دهه قبلتر از راهاندازی این جمعیت بود. مهلقا ملاح در سالهای ابتدایی دهه ۵۰ در بسیاری از گروههای زیست محیطی فعالیت میکرد، اما از زمانی که در سال ۱۳۵۶ بازنشسته شد، فعالیتهای زیست محیطی خود را شدت بخشید و به نوعی پس از بازنشستگی، تمام وقت خود را در راه مبارزه برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست صرف کرد و در همان سال ۱۳۵۶ به دعوت سازمان بازرسی کل کشور، در کارگروه بررسی علل آلودگی هوای تهران شرکت کرد.
ملاح در رابطه با تأسیس جمعیت زنان مبارز محیط زیست گفته بود، تكوين اين طرح از سال 1352 بوده است. در آن سالها رياست كتابخانه مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران به عهدهام بود. در فهرست كتابها نام كتابهای علمی جديدی كه برای يک كتابخانه تحقيقاتی لازم بود مشاهده میشد. درحين مطالعه کتابها با كتابی درباره محيط زيست و آلودگیهای آن، كه علمی بسيار نو بود، مواجه شدم. قلم نويسنده آن كتاب اثری عميق بر ذهنم به وجود آورد؛ به طوری كه پس از مطالعه آن، مسائل محيط زيست پيوسته مرا به فكر فرو برد كه راه حل مشكلات چيست؟. ابتدا بنظرم رسيد راه حل، آموزش افراد خانواده است كه اولويت درجه اول را دارند. پس از بازنشسته شدن در سال 1356 از طرف سازمان بازرسی كل كشور به كار دعوت شدم و در گروه تحقيق آن سازمان شركت كردم و به تحقيق مشكلات محيط زيست پرداختم.
در ابتدا به تحقيق درباره آلودگی هوای تهران پرداخته و نتيجه تحقيقات خود را گزارش دادم و به دنبال آن آلودگی آبها را مورد بررسی قرار دادم. كم كم پی به عمق مشكلات زيست محيطی بردم، به گونهای كه ديگر لحظهای از دغدغه چارهجويی جدا نبودم. در اين ميان انقلاب اسلامی و سپس جنگ هشت ساله ايران و عراق به وقوع پيوست كه در ضمن تلاش برای كمک به مصيبتزدگان جنگ در فكر يافتن راه حل درست برای مسائل محيط زيست بودم و در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه جز از طريق كار جمعی، راه ديگری برای حل مشكلات وجود ندارد، لذا به فكر تشكيل جمعيت افتادم و مدتها برای يافتن نامی مؤثر برای تشكيل جمعيت جستجو کردم و چون بيش از پنجاه سال روی زنان مطالعه داشتم به اين نتيجه رسيدم كه نام تشكل «جمعيت زنان مبارزه با آلودگی محيط زيست» باشد. زيرا خوب میدانستم و باور داشتم كه زنان مربيان فطری در جوامع بشری هستند، بسياری كارها از ايشان ساخته است و غير از آنان برنمیآيد.
مادر همه درختان
خانم مهلقا میگفت، در این کشور درختها را حریصانه نابود و روزی یک هکتار به کویرها اضافه میکنیم؛ مثل تپههای عباسآباد. این روزها فریاد بیآبی مملکت بلند شده. این حرفها را ملاح سال ۱۳۹۲ گفته است. در فیلم همه درختان من که اسفند آنسال با تصویر برفی در خیابانهای تهران شروع میشود، ملاح از زمانی میگوید که به ٢٦هزار خانوار خانه به خانه درباره زباله آموزش دادند. با کمک ٣٣دانشآموز در پروژهای که ٣ماه طول کشید: «من پیرزن قوزقوزی، تا آخرین لحظه حیات معتقدم که باید خدمت کنیم. این از کانال آموزش است، آموزش اینکه من کی هستم و از کجا آمدم. طبیعت من را آدم کرده. طبیعت مورد احترام است. یکی از کارهای جمعیت قسمت اعظمش درختکاری است. اسفندماه میرویم سر وقت درخت. امسال ١٥٠ تا در تپه عباسآباد درخت کاشتیم.»
با ویلچر به برنامه کانون شهروندی درباره محیطزیست رفت و گفت: چه باید کرد؟ برای چه کسی نامه بنویسیم؟ بر بلندی کدام کوه فریاد بزنیم؟ همراه شو عزیز کین درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمیشود.
فیلم در روزهای برفی (به کارگردانی رخشان بنی اعتماد و براساس زندگی خانم مهلقا ملاح)، تصاویری از آلودگی تهران و گمشدن برج میلاد در هوای آلوده را نشان میدهد. مدارس تعطیل شدهاند. ملاح میگفت؛ آلودگی تهران نخواهد رفت، برای هر تشریفاتی درخت بکارید. وقتی حسین مرحوم شد ما در دو پارک درخت کاشتیم. حسین همسرم و رفیقم بود.» از سال ١٣٥٦ گفتند تهران ظرفیت ٤میلیون نفر جمعیت را ندارد. این شهر امروز ١٧میلیون جمعیت ساکن و ٣میلیون جمعیت متحرک دارد و «پیرزنی اینجاست که ٢٢سال است ناله میکند و سرش را در هر سوراخی میبرد و ناله میکند…
پیشینه لقب مادر محیط زیست
تلاشهای مهلقا ملاح برای حفاظت از عرصههای طبیعی و ارائه آموزشهای همگانی درباره محیط زیست از یک سو و دفاع تمام قد او از محیط زیست به همراه تلاش برای ممانعت از تخریب طبیعت سبب شد تا فعالان این حوزه لقب “مادر محیط زیست” را برایش انتخاب کنند و سالهای سال همه مهلقا ملاح را با این لقب میشناختند.
توجه و علاقه خانم ملاح به محیط زیست در آذر سال ۱۳۹۲ او را با صندلی چرخدار راهی مجلس کرد تا به طرح واگذاری اراضی ملی به پیمانکاران طلبکار طرحهای عمرانی اعتراض کند. همچنین او بارها به شمال کشور سفر کرده و تجمعهای زیادی را در دهههای اخیر برای جلوگیری از تغییر کاربری اراضی جنگلی این منطقه برگزار کرده است. آن طور که دوستداران مادر طبیعت ایران نقل میکنند، ملاح معتقد بوده که اگر تشکلهای مردم نهاد محیط زیستی از نظر مالی وابسته باشند، دیگر نمیتوانند در برابر خواستههای ناحق مدیران قد علم کنند.
درگذشت مهلقا ملاح
مهلقا ملاح دو دهه پایانی عمرش را در جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست صرف آموزش زنان خانهدار و معلمان مدارس برای آشنایی با محیط زیست و ضرورت حفظ سرزمین کرد. مهلقا ملاح موفق شد شعبات «جمعیت» را در ۱۶ استان کشور هم گسترش دهد. ملاح بیش از ۶۰ سال بیشتر زبالههای خانهاش مانند تفاله چای، پوست میوه و… را در گودالی در باغچه خانهشان میریخت تا با تبدیل شدن به کود، گیاهان از آن استفاده کنند و تنها زبالههایی مانند کاغذ که قابل بازیافت است را بیرون از خانه میگذاشت. او برای جلوگیری از مصرف پلاستیک و افزایش آن در طبیعت، به جای آب معدنی، آب جوشیده سماور را سرد کرده و مصرف میکرد و همچنین، در طول سالیان زندگی هیچ وقت از دستمال کاغذی استفاده نکرد و به جای آن دستمال پارچهای را ترجیح میداد و هنگام خرید هم از کیسههای پارچهای به جای مواد نایلونی استفاده میکرد.
تلاشهای مهلقا ملاح در کنار مرحوم اسکندر فیروز (بنیانگذار سازمان حفاظت از محیط زیست ایران) و مرحوم تقی ابتکار (نخستین رئیس سازمان محیط زیست در سالهای پس از انقلاب) منجر به آشنایی بسیاری از مردم ایران با لزوم حراست از محیط زیست در دهه ۵۰ شمسی شد. مهلقا ملاح در هفدم آبان 1400 درسن 104 سالگی و بر اثر کهولت سن درگذشت. از وی مقالات متعددی در رابطه با آلودگی محیط زیست و شیوههای مبارزه با آن در نشریات گوناگون منتشر گردیده است. خانم ملاح مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه فریاد زمین بود.
نویسنده: لیلا درخشان
ویراستار: تارا هدایتی