ایران دکونومی: اگرچه در خصوص نسل زد که استفاده از ابزارهای دیجیتال یک کار عادی روزمره به شمار می‌رود، نظریات گوناگونی وجود دارد، اما خیلی از این نظریات می‌تواند بر یادگیری آن‌ها اثر منفی داشته باشد.

در بحث‌های نوآوری آموزشی، به‌ویژه بحث‌هایی که مربوط به پیاده‌سازی فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی خاص، نیاز به آموزش‌های مؤثرتر، یا مشکلات تجربه‌شده با انگیزه است، ناگزیر اصطلاح «بومی دیجیتال» برای این نسل مطرح می‌شود.

صرف این واقعیت که آنها در معرض فناوری‌های دیجیتال قرار گرفته‌اند، به این گروه رو به رشد ویژگی‌های خاص و حتی منحصربه‌فردی بخشیده است که اعضای آن را کاملاً با کسانی که در نسل‌های گذشته رشد کرده‌اند، متفاوت می‌کند.

فرض بر این است که این نسل دارای مهارت‌های دیجیتالی فنی پیچیده و ترجیحات یادگیری هستند که آموزش سنتی برای آنها آماده و نامناسب است.

این نسل اغلب بدون کمک یا آموزش توسط دیگران و مهارت‌های فراشناختی لازم برای یادگیری مبتنی بر تحقیق و کشف، توسعه داده‌اند. یادگیری مبتنی بر یادگیری شبکه‌ای، یادگیری تجربی، یادگیری مشارکتی، یادگیری فعال، خودسازماندهی و خودتنظیمی، حل مسئله و آشکار ساختن دانش ضمنی (یعنی ضمنی) و آشکار خود برای دیگران نیز از مواردی است که این نسل از آن استفاده می‌کنند.

افسانه مولتی تسکینگ

این افسانه فراگیر که مردم می توانند چند کار را هم‌زمان انجام دهند، ارتباط نزدیکی با اسطوره‌های نسل بومی دیجیتال دارد. اسطوره‌های این نسل عمدتاً با کسب مهارت‌های فراشناختی لازم برای بسیاری از راهبردهای یادگیری توسط نسلی از کودکان به طور طبیعی (یعنی آموخته نشده) سروکار دارند.

در مقایسه، افسانه مولتی تسکینگ به چند وظیفه‌ای بودن انسان با قابلیت‌های فرضی معماری شناختی انسان و پردازش اطلاعات توسط آنها می‌پردازد. این افسانه اغلب در رابطه با کودکان و زنان شنیده می‌شود. بسیاری از نشریات و منابع رسانه‌ای ادعا می‌کنند که جوانان نه تنها قادر به انجام چند کار هستند، بلکه در این کارها نیز متخصص هستند و حتی آموزش و پرورش باید با آن‌ها سازگار شود.

مولتی تسکینگ در نسل زد

اثرات مخرب مولتی تسکینگ

مطالعات بر این نسل در امریکا نشان داده که دانش‌آموزان یا دانشجویانی که در حین مطالعه، وبگردی می‌کنند و شبکه‌های اجتماعی (فیس‌بوک) خود را برای اطلاعات مرتبط و غیرمرتبط با درسشان چک می‌کنند/دنبال می‌کنند، معدل پایین‌تری دارند. حتی مهم‌تر از آن، رفتار مولتی تسکینگ یک دانشجوی دانشگاه در طول یک سخنرانی ممکن است بر یادگیری دانشجویان دیگر در دید مستقیم آن دانشجو تأثیر منفی بگذارد.

طی این مطالعه به این نتیجه رسیدند که در مواجهه با عواملی که حواس‌ را پرت می‌کرد، چند کار سنگین و تخصصی در تشخیص تغییرات در الگوهای بصری کندتر بودند و در برابر یادآوری نادرست این عوامل پرت کننده حواس، در طول یک کار حافظه حساس‌تری داشتند و در تعویض کار کندتر بودند. مولتی تسکینگ سنگین و تخصصی نسبت به مولتی تسکینگ سبک و سطحی نیز گاهی، کمتر می‌توانست توجه خود را فقط به اطلاعات مربوط به کار محدود کنند.

در میان نکات منفی مولتی تسکینگ در این نسل، چند مورد مهم نیز وجود دارد:

اول، نیاز به آموزش به این نسل در مورد اهمیت تمرکز و اثرات منفی مولتی تسکینگ بر یادگیری وجود دارد. این نه تنها برای روش‌های مطالعه‌ای که خود آن‌ها استفاده می‌کنند، مهم است، بلکه برای آنچه معلمان و اساتید در کلاس انجام می‌دهند نیز مهم است.

دوم، دانستن تأثیرات رفتار مولتی تسکینگ به معلمان و این نسل کمک می‌کند تا تأثیرات منفی مولتی تسکینگ را از بین ببرند. همانطور که مطالعات اخیر نشان می‌دهد، حتی وجود تبلت‌هایی با امکانات محدود می‌تواند پیامدهای منفی بر یادگیری را دربر نداشته باشد. حتی این مورد وجود دارد که انجام چند کار بر روی یک لپ تاپ نه تنها باعث حواس پرتی قابل توجهی برای کاربران می‌شود، بلکه باعث حواس پرتی دانش آموزان این نسل هم می‌شود که از لپ تاپ در کلاس استفاده نمی‌کنند.

مولتی تسکینگ مختص کدام نسل است؟

این مطالعات نشان می‌دهد که مولتی تسکینگ این نسل وجود ندارد و افراد بدون در نظر گرفتن سنشان می‌توانند چند کار انجام دهند. این مجموعه تحقیقاتی همچنین نشان می‌دهد که اگرچه یادگیرندگان در این نسل فقط دنیای متصل دیجیتالی را تجربه کرده‌اند، اما نمی‌توانند با فن‌آوری‌های مدرن به روشی که اغلب به آنها نسبت داده می‌شود (یعنی اینکه می‌توانند در آن دنیا حرکت کنند) برخورد کنند.

در نهایت، این تحقیق نشان می‌دهد که اگر آموزش با این توانایی‌هایی که ادعا می‌شود، برای این نسل انجام شود و محیط فراگیری چند رسانه‌ای داشته باشند، اثرات منفی بر یادگیری این افراد دارد.

لینک کوتاه :
اشتراک گذاری : Array