سرمایهگذاران خطرپذیر با چه چالش هایی مواجه هستند؟
سرمایهگذار خطرپذیر یا جسورانه، به سرمایهگذارانی گفته میشود که با تحمل ریسک بالای شکست استارتاپها، بر روی آنها سرمایهگذاری کرده و در مقابل درصدی از سهام آن استارتاپ را به خود اختصاص میدهند.
به گزارش ایران دکونومی، سرمایهگذاری همیشه با چالشهای مختلفی همراه بوده است، حال اگر بر روی کسب و کارهایی باشد که احتمال شکست خوردن آن کسب و کارها بالا باشد، چالشهای بیشتری را متحمل خواهد شد.
در یک دهه گذشته و با شکلگیری اکوسیستم استارتاپی ایران، بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر خصوصی، دولتی و خصولتی وارد اکوسیستم استارتاپی شدند. در این مقاله بسیاری از چالشهای متداول آنها را بررسی خواهیم کرد.
حسین علیپور، کارشناس ارشد سرمایهگذاری تکنوتجارت در مورد چالشهای سرمایهگذاران خطرپذیر گفت: حقیقتاً بزرگترین چالش به خیلی قبلتر بر میگردد، محصولات استارتاپهایی که برای جذب سرمایه به ما مراجعه میکنند، در راستای رفع نیاز یا چالش نیست، صرفاً یک کپی از نمونههای خارجی است و پرسونا مخاطب مناسبی ندارد. در مورد بازار هدف صرفاً کلی گویی میکنند و وقتی ما در جلسات نکات را میپرسیم، خودشان به این نتیجه میرسند که چه بازار کوچکی دارند.
وی در خصوص چالشهای ارزشگذاری نیز تشریح کرد: یکی از چالشها، عدم شفافیت دیتای سایر شرکتهاست. نبودن ضرایب مالی رقبا باعث چالشهای زیادی میشود. در واقع در کشورهای دیگر این دیتاها به صورت مرتب وجود دارد، ولی در ایران اطلاعات دهان به دهان میچرخد و ما با این مسئله رو به رو هستیم. چالش دیگر این است که دانش ارزشگذاری مسائل نوآوری ایران هنوز به بلوغ نرسیده است.
میثم رجبی، مدیرعامل شرکت رادین در این باره گفت: مهمترین چالش، ریسک و ابهامات محیط کسب و کار به ویژه اینکه تورم به اندازهای رسیده است که سرمایهگذاری بدون ریسک آوردهای به مراتب بیشتر از سرمایهگذاری ریسکپذیر دارد. بنابراین پارامترهای عمومی و محیط کسب و کار و بازدهی و قابلیت پیشبینی اقتصاد بزرگترین چالشهای سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور هستند.
احد سعیدی، مدیر سرمایهگذاری فینوداد نیز در خصوص چالشها توضیح داد: یکی از مهمترین مسائلی که برای استارتاپ وجود دارد، سازگاری آن کسب و کار با محیط جغرافیایی است. چرا که کارآفرین هم نیاز دارد برای بقای کسب و کار خود با محیط اجتماعی خود سازگار شود، تیم باید بتواند تابآوری داشته باشد تا بتواند پستی بلندیهای کسب و کار را پشت سر بگذارد. ما در کشور، پستی و بلندیهای اقتصادی زیادی داریم. در کشور از این مدل تیمها کم داریم، سال گذشته شاهد شکست استارتاپهای زیادی بودیم.
از دیگر چالشهایی که سرمایهگذاران خطرپذیر یا ویسیها در خصوص استارتاپها به آن اشاره کردند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. تیم مناسب: یکی از مواردی که در بین استارتاپهایی که به دنبال جذب سرمایه هستند به وفور به چشم میخورد، نبود تیم مناسب و منسجم است. سرمایهگذاران خطرپذیر، تیم مناسب را اینطور میبینند که در ترکیب همبنیانگذاران، علاوه بر افراد فنی، متخصص بازاریابی و… نیز وجود داشته باشد و همکاری افراد به قدری مناسب باشد که هیچکدام نخواهند در مسیر از تیم جدا شوند و سهام خود را به فروش برسانند.
۲. اندازه بازار: برای سرمایهگذاران خطرپذیر بسیار مهم است که استارتاپی که روی آن سرمایهگذاری میکنند، بازار بزرگی داشته باشد، چرا که این مسئله باعث میشود کسب و کار رشد سریعتر و بیشتری داشته باشند و همین برای سرمایهگذاران جذابتر است.
۳. نقش شتابدهندهها: بسیاری از ویسیها از این داستان شکایت داشتند که تیمهایی که برای جذب سرمایه به آنها مراجعه میکنند، شتابدهی نشدهاند و ویسی باید نقش شتابدهنده را برای آنها بازی کند. این باعث میشود که ویسی از فعالیت اصلی خود و ارزیابیهای موشکافانه غافل شود و نقش دیگری را آن هم بسیار کمرنگتر از یک شتابدهنده برای تیم بازی کند.
۴. دستاوردهای استارتاپ: قطعاً زمانیکه استارتاپی برای جذب سرمایه به یک وی سی مراجعه میکند، مراحلی از رشد را طی کرده، وارد بازار شده و دستاوردهایی به دست آورده است. این دستاوردها برای سرمایهگذار بسیار مهم است. ساخت نسخه بتای محصول استارتاپ، مشتریان اولیه یا آزمایشی، به خصوص مشتریانی که برند هستند، شرکای تجاری، تستیمونیال یا همان شهادت مشتریان (نوشته یا سخنرانی مشتریان درباره محصول)، پذیرش در سایر بسترهای رقابتی یا شتابدهندههای فناوری و… از دستاوردهای یک استارتاپ محسوب میشوند.
۵. ارائه مناسب: اولین چیزی که سرمایهگذار از یک استارتاپ خوب انتظار دارد این است که قبل از برگزاری جلسه، یک ارائه حرفهای و کامل برای او داشته باشد تا سرمایهگذار بتواند با توجه به آن، بررسی لازم را انجام دهد. از این ارائه که پیچ دک نامیده میشود، سرمایهگذار امیدوار است که یک مدل کسبوکار جالب به همراه کارآفرین متعهد و فرصت خوب مشاهده کند.